اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیفته گردانیدن

نویسه گردانی: ŠYFTH GRDʼNYDN
شیفته گردانیدن . [ ت َ / ت ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) شعف . (دهار) (مجمل اللغة). تولیه . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). استهامه . شیفته کردن . شیفته ساختن . فریفته و مفتون کردن . (یادداشت مؤلف ) : همگنان را شیفته ٔ ولا و فریفته ٔ هوای خود گردانید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 34). رجوع به شیفته کردن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.