گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شیلات نویسه گردانی: ŠYLAT شیلات . (اِ) ۞ ج ِ شیل به قیاس عربی . رجوع به شیل شود. || ماهی خانه . اداره ٔ ماهی . محلی که برای صید آماده باشد. (یادداشت مؤلف ). شرکتی که به صید و توزیع وفروش ماهیهای بحر خزر می پردازد. || دستگاه صید ماهی در سواحل بحر خزر. (فرهنگ فارسی معین ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی شیلات شیلات . (اِخ ) نام محلی کنار راه رشت به آستارا میان چیلاوندان و آستارا در 171100 گزی رشت . (یادداشت مؤلف ). شیلات ایران شیلات ایران . [ ت ِ ] (اِخ ) (شرکت سهامی ...) پیش از سال 1272 هَ . ش . صیادان محلی سواحل بحر خزر در مقابل پرداخت مبلغی به عنوان رسوم دیوان ... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود