گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صاحب افسر نویسه گردانی: ṢAḤB ʼFSR صاحب افسر. [ ح ِ اَ س َ ] (ص مرکب ) تاجدار : قامت صاحب افسران حلقه ٔ افسری شده برده سجود افسرش با همه صاحب افسری .خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه واژه معنی صاحب افسر گردون صاحب افسر گردون . [ ح ِ اَ س َ رِ گ َ ] (اِخ )کنایه از حضرت عیسی علیه السلام است . (برهان قاطع). نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود