گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صاحب سماع نویسه گردانی: ṢAḤB SMAʽ صاحب سماع . [ ح ِ س َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) سماع دارنده . سماع کننده : حمل بی صبری مکن بر گریه ٔ صاحب سماع اهل دل داند که تا زخمی نخورد آهی نکرد. سعدی .رجوع به سماع شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود