اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صاحب کلاهی

نویسه گردانی: ṢAḤB KLAHY
صاحب کلاهی . [ح ِ ک ُ ] (حامص مرکب ) پادشاهی . تاجداری :
جهان را بگیریم و شاهی کنیم
همه ساله صاحب کلاهی کنیم .

نظامی .


به مولایی سپرد آن پادشاهی
دلش سیر آمد از صاحب کلاهی .

نظامی .


گر او را دعوی صاحب کلاهی است
مرا نیز از قصب سربند شاهی است .

نظامی .


جوانی داری و شیری ّ و شاهی
سری ّ و با سری صاحب کلاهی .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.