اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صاری

نویسه گردانی: ṢARY
صاری . [ را ] (ع اِ) راهی در کوه است . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
ساری بیگلو. [ ب َ ] (اِخ )دهی است از دهستان نازلو بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه ،واقع در 22 هزارگزی شمال خاوری ارومیه و 7 هزارگزی خاور راه شوسه...
ساری استر. [ اِ ] (اِخ ) برادر تیگران پادشاه ارمنستان و داماد فرهاد سوم [ 69 - 60 ق . م . ] پادشاه اشکانی بود. در لشکر کشی فرهاد بسال 64 ق . ...
ساری رودپی . [ پ ِ ] (اِخ ) نام نهری است به مازندران نزدیک به ساری . رجوع بماده ٔ ذیل شود.
ساری رودپی . [ پ ِ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش مرکزی شهرستان ساری است . این دهستان از چهار آبادی کوچک استخر سر، گل افشان ، مفتی کلا...
ساری سفلی . [ س ُ لا ] (اِخ ) دهی است از دهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه ، واقع در 21 هزارگزی شمال باختر نوبران . کوهستانی و سردسیر، آب ...
ساری چیچک . [ چی چ َ ] (اِخ ) کوهی است در بخش شاهپور آذربایجان . در مرز ایران و ترکیه و علائم مرزی بر ارتفاعات آن قرار دارد. (از فرهنگ جغرا...
ساری خانلو. (اِخ ) دهی است از بخش نمین شهرستان اردبیل ، واقع در 39 هزارگزی شمال اردبیل و 15 هزارگزی راه شوسه ٔ گرمی به اردبیل . کوهستانی ...
ساری خانلو. (اِخ ) دهی است از دهستان مشکین باختری بخش مرکزی شهرستان خیاو، واقع در 25 هزارگزی شمال باختری خیاو، و 15 هزارگزی راه شوسه ٔخیا...
ساری اوجاق . (اِخ ) دهی است از دهستان آواجیق بخش حومه ٔ شهرستان ماکو، واقع در 26 هزارگزی شمال باختری ماکو، و 5 هزارگزی شمال راه ارابه رو ب...
ساری یاره . [ رَ / رِ ] (ترکی ، اِ مرکب ) زردزخم ۞ . زرده قوبا. ادرفن .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ صفحه ۸ از ۱۰ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.