صافی داشتن
نویسه گردانی:
ṢAFY DʼŠTN
صافی داشتن . [ ت َ ] (مص مرکب ) پاکیزه داشتن . بی غل و غش داشتن : چنانکه از لفظ ما شنیده است باید که بر آن اعتماد کند و دل را صافی تر از آن دارد که پیش از آن داشت . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 335).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.