صال
نویسه گردانی:
ṢAL
صال . (ع مص ) صول . صیال . حمله کردن بر حریف خود و زیادتی نمودن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۹۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کلان سال گردیدن . [ ک َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) پیر و سالخورده گردیدن .تعوید. اقلحمام . کهامة. عساء. عسی . (منتهی الارب ).