اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صال

نویسه گردانی: ṢAL
صال . [ صال ل ] (ع ص ، اِ) باران سخت و بزرگ قطره که زمین شکافته گردد از وی . (منتهی الارب ). || خر وحشی حادالصوت . (تاج العروس ). || لحم ٌ صال ؛ گوشتی گنده . (مهذب الاسماء) ۞ .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
کلان سال گردیدن . [ ک َ گ َ دی دَ ] (مص مرکب ) پیر و سالخورده گردیدن .تعوید. اقلحمام . کهامة. عساء. عسی . (منتهی الارب ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ صفحه ۱۰ از ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.