صبح کاذب . [ ص ُ ح ِ ذِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صبح نخستین . بام بالا. صبح دروغین . فجر کاذب . صبح نخست . ذنب السرحان . دم گرگ . طائع. مقابل صبح صادق
: چو در عشق تو صادق نیست یک تن
همیشه صبح کاذب می نماید.
عطار.
صبح کاذب زند از صدق نفس
نور او یک دو نفس باشد و بس .
جامی .