اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صبوحی کردن

نویسه گردانی: ṢBWḤY KRDN
صبوحی کردن . [ ص َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شراب نوشیدن در بامداد ویا شراب نوشیدن از بامداد تا گاه خفتن :
اگر توانی یک شنبه را صبوحی کن
کجا صبوحی نیکو بود به یک شنبد.

منوچهری .


شب که صبوحی نه بهنگام کرد
خون زیادش سیه اندام کرد.

نظامی .


نشست آن شب بنوشانوش یاران
صبوحی کرد با شب زنده داران .

نظامی .


بیا ساقی آن راحت انگیز روح
بده تا صبوحی کنم در صبوح .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.