اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صدارت

نویسه گردانی: ṢDʼRT
صدارت . [ ص ِ رَ ] (ع مص ، اِمص ) بالانشینی . (غیاث اللغات ).بالانشین شدن . (مقدمه لغت میرسید شریف ) :
در مقامی که صدارت بفقیران بخشند
چشم دارم که بجاه از همه افزون باشی .

حافظ.


|| شروع و ابتدا کردن . || پیش رسانی . || منصبی است که قریب وزارت باشد. (غیاث اللغات ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
صدارت . [ ص ِ رَ ] (ع اِمص ) منصبی بوده است بعهد صفویه . مؤلف تذکرةالملوک آرد: لازمه ٔ منصب مطلق صدارت تعیین حکام شرع و مباشرین اوقاف ت...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.