صدر
نویسه گردانی:
ṢDR
صدر. [ ص َ دَ ] (ع اِ) روز چهارم از روزهای نحر. || اسم جمع صادر. || (مص ) بازگشت از آب و حج . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۴۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
حسین صدر جهان . [ ح ُ س َ ن ِ ص َ رِ ج َ ] (اِخ ) ابن روح اﷲ طبسی متخلص به «لسان ». وی «صدریه » و «ذخیره » را برای قطب شاه دکن متوفی 988 هَ ....
سدر. [ س َ / س ِ ] (اِ) کُنار راگویند و آن میوه ای است معروف شبیه به آلوچه و در هندوستان بسیار است و بعضی درخت کُنار را گفته اند. گرم و خشک...
سدر. [ س َ ] (ع مص ) فروهشتن موی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). فروگذاشتن موی . (تاج المصادر بیهقی ). || سراسیمه گردیدن و خیره شدن چشم شت...
سدر. [ س َ دِ ] (ع ص ) سراسیمه . (منتهی الارب ). متحیر. (اقرب الموارد). || خیره چشم . (منتهی الارب ). || (اِ) دریا. (منتهی الارب ) (اقرب الم...
سدر. [ س ُدْ دَ ] (معرب ، اِ) بازیی است که با آن قمار میکنند و آن فارسی سدر است . (المعرب جوالیقی ص 201). بازیچه ای است مر کودکان عرب را....
سدر. [ س ِ دَ ] ۞ (ع اِ) از اسمای دریاست . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
سدر یا سدار زرد – Yellow Cedar ، گونه اصل این درخت بومی امریکای شمالی بوده و به نامهای Pacific Yellow Cedar, Alaska Cedar و … نیز نامیده میشود البته...