اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صدف

نویسه گردانی: ṢDF
صدف . [ ص َ دَ ] (ع مص ) رانها نزدیک و سمهادور دور نهادن اسب در اندک پیچیدگی در هر دو بند دست . بیرون رویه میل کردن سم ستور جانب راست آن . (منتهی الارب ). از عیوب خلقتی است در اسب و آن نزدیک بودن دو ران و دور بودن دو سم و پیچیدگی از سوی دو بند دست بدانسان که بندهای دو دست آن گشاده دیده شود. (صبح الاعشی ج 2 ص 26). || روی گردانیدن از کسی . || برگشتن و میل کردن . (منتهی الارب ) (مصادر زوزنی ). || برگردانیدن کسی را. (منتهی الارب ). || گام خرد نهادن . (مصادر زوزنی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سدف سدف . [ س َ دَ س َ دَ ] (ع اِ مرکب ) کلمه ای است که میش را برای دوشیدن خوانند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ).
« قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.