اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صراء

نویسه گردانی: ṢRʼʼ
صراء. [ ص َرْ را ] (ع ص ) صخرةٌ صراء؛ سنگ سخت . (منتهی الارب ). صماء. (قطر المحیط). || حیةٌ صراء؛ مار که دوا نپذیرد. (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۶۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
نغمه سرا. [ ن َ م َ / م ِ س َ ] (نف مرکب ) آوازخوان . خواننده : من که سراینده ٔ این نوگلم باغ ترا نغمه سرا بلبلم . نظامی .تو نیز باده به چنگ ...
نوحه سرا. [ ن َ / نُو ح َ / ح ِ س َ ] (نف مرکب ) نوحه سرای . رجوع به نوحه سرای شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
قهوه سَرا. مترادفِ فارسیِ کافی شاپ، Coffee-shop.
خلوت سرا /xalvatsarā/ معنی = خلوت‌خانه فرهنگ فارسی عمید
ویران سرا. {سَ}. (ا. مر.). خانه خوبذ، هتل////////////////////////////////////////////////////////////////////// .
کودک سرا. [ دَ س َ ] (اِ مرکب) کودک/نوزاد/ طفل خانه. سرای خاص کودکان. اطاق یا سرا و بخش نگهداری از کودکان، اطفال، نوزدان/شیرخوارگان. مهد کودک. Nursery...
ویشه سرا. [ ش ِ س َ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان مرکزی بخش صومعه سرا از شهرستان رشت . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
فرهنگ سَرا یا فرهنگسَرا. (فرهنگ + سَرا) الف. خانۀ فرهنگ (رجوع شود به فرهنگ و سَرا)، آنچه که در زبان متداول به آن «آکادمی» («academy») نیز گویند. ب....
گنجینه - موزه
« قبلی ۷ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ صفحه ۱۲ از ۱۷ ۱۳ ۱۴ ۱۵ ۱۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.