صرب
نویسه گردانی:
ṢRB
صرب . [ ص َ ] (ع اِ) صمغ سرخ . (مهذب الاسماء). صمغ. || رنگ سرخ صمغ درخت طلح . (منتهی الارب ). || شیرهای ترش . || شیر که در مشک نگاه دارند. شیر دوشیده برشیر خفته ٔ ترش . (منتهی الارب ). شیر که در مشک کرده توشه سازند آن را. (منتهی الارب ). || (مص ) شیر بر هم دوشیدن . (تاج المصادر بیهقی ). || جمع کردن شیر در مشک تا ترش شود. || بول بازداشتن . نگاه داشتن بول . || بستن شکم کودک از روان شدن تا فربه شود. باز داشتن بول را و بندکردن بقابضات تا فربه شود. (منتهی الارب ). || گیاه خوش و برگزیده آوردن زمین . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
این معدن از توابع دهستان چوپانان از بخش انارک شهرستان نائین است که در شرق کوههای عباس آباد در کوهی به نام پوزه وربند واقع است در بین سالهای 1345-1335ت...
تترااستات سرب . [ ت ِ اَ س ِ ت ِ س ُ ] (ترکیب اضافی ،اِ مرکب ) ۞ یکی از ترکیبات سرب که آن را میتوان بجای بی اکسید سرب بمصرف رسانید. رجوع ...