گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صرفه کاری نویسه گردانی: ṢRFH KARY صرفه کاری . [ص َ ف َ / ف ِ ] (حامص مرکب ) صرفه جوئی . اقتصاد. به اندازه هزینه کردن . احتیاط و ملاحظه در خرج : شه غزنوی گرچه تقصیر کردتلافی خدیو جهانگیرکرداز آن صرفه کاری شد این سود اوکه مذموم شد نام محمود او.ظهوری (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود