صرو
نویسه گردانی:
ṢRW
صرو. [ ص َرْوْ ] (ع مص ) نظر کردن و دیدن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۶۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
سر و گوش آب دادن . [ س َ رُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام ، کسب خبر کردن . گوش کردن برای دریافتن خبری . درصدد برآمدن . تفحص کردن .