صروری
نویسه گردانی:
ṢRWRY
صروری . [ ص َ ری ی ] (ع ص )آنکه حج نکرده باشد. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
سروری . [ س ُ ] (اِخ ) محمدقاسم بن حاجی محمد کاشانی ، متخلص به سروری ، مؤلف فرهنگ مجمع الفرس . از مستعدان روزگار بود. در مائه ٔ حادی عشره به ...
سروری . [ س َرْ وَ ] (حامص مرکب ) ریاست و حکومت و سلطنت و پادشاهی و حکمرانی و فرمانگزاری . (ناظم الاطباء). مهتری و بزرگی . (آنندراج ). بزرگی ...