صعلوک
نویسه گردانی:
ṢʽLWK
صعلوک . [ ص ُ ] (اِخ ) وی از جانب احمدبن اسماعیل والی طبرستان بود، چون حسین بن علی الاطروش خروج کرد صعلوک بگریخت و خبر خروج او به احمد داد. (حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 356). مؤلف زین الاخبار این مرد را ابوالعباس صعلوک ثبت کرده است . (ص 17 همان کتاب ). و رجوع به احوال و اشعار رودکی تألیف سعید نفیسی ص 379 شود.
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
سالوک وار. [ لوک ] (ق مرکب ) ۞ همچون سالوک . دزدوار : سالوک وار زد بکمرْش اندرون از بهر حرب دامن پیراهنَش . ناصرخسرو (دیوان چ عبدالرسولی ص ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.