اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صفحة

نویسه گردانی: ṢFḤ
صفحة. [ ص َ ح َ ] (ع اِ) کناره ٔ هر چیزی . (منتهی الارب ). بر. کنار. جانب . ج ، صفحات :
آتشکده شود دل سوزان نهاد مرد
زآن آبدارصفحه ٔ سندان گداز تیغ.

مسعودسعد.


لعل ناگشته صفحه ٔ خنجر
گرم نابوده آتش پیکار.

مسعودسعد.


|| یک سوی روی ویک سوی ورق . (مهذب الاسماء). ج ، صفحات : چهرها چون صفحه ٔ کتاب دیگرگون نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 452). || برگ . روی . رویه . ورق :
خالیست بدان صفحه ٔ سیمین بناگوش
یا نقطه ای از غالیه بر یاسمن است آن ؟

سعدی .


عرقت بر ورق روی نگارین به چه ماند؟
همچو بر صفحه ٔ گل قطره ٔ باران بهاری .

سعدی .


- صفحةالرجل ؛ عرض صدره . (اقرب الموارد). پهنای سینه . بشره ٔ پوست چهره .
- صفحه ٔ گرامافون ؛ صفحه ٔ مدوری که از کائوچو و غیر آن سازند، ثبت و تولید اصوات را.
- صفحه ٔ گردن ؛ علاط. صفحتا العنق ؛ دو جانب آن . (بحر الجواهر).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
صفحه بندی . [ ص َح َ / ح ِ ب َ ] (حامص مرکب ) عمل صفحه بند. ستون ها را در مطبعه بصورت صفحه درآوردن . بصورت صفحه پیوستن ستونهای مطالب چیده ش...
صفحه‌ای کامپیوتری spreadsheet که امکان اجرای محاسبات روی چندین ستون و سطر از اعداد را فراهم میکند
صفحه ٔ ملساء. [ ص َ ح ِ ی ِ م َ ] (اِخ ) نزد حکما و متکلمان صفحه ای است که اجزاء مفروضه ٔ آن در وضع متساوی و متصل بود چنانکه بین این اجزا فر...
صفحه بندی کردن . [ ص َ ح َ / ح ِ ب َ ک َ دَ] (مص مرکب ) در تداول مطابع ستونهای چیده شده ٔ جدا را بیکدیگر پیوسته از آن برای چاپ صفحه ترتیب دا...
compase Rose برای اولین بار درباره Composs Rose چیزی های نوشته می شود تا فرهنگ و علم دریانوردی ایرانی در زمان مکانی که قبلا داشته رو نمای شود احتمالا ...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.