اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صفر

نویسه گردانی: ṢFR
صفر. [ ص ُ ف ُ ] (ع ص ، اِ) خالی . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
صفر. [ ص ِ ] (ع ص ) خالی از هر چیزی . (منتهی الارب ). تهی و خالی . (غیاث اللغات ). || رجل صفرالیدین ؛ مرد بی چیز. (منتهی الارب ).
صفر. [ ص ِ ] (ع اِ) خالی ، ترجمه ٔ سانسکریت صونیا ۞ در ریاضی هند و عربی ، معادل زرو ۞ در فرانسه و در عین حال ریشه ٔ کلمات غربی سیفرا ۞ ، ...
صفر. [ ص َ ] (ع مص ) خالی شدن خنور و منه : نعوذ باﷲ من صفرالاناء؛ یعنی مردن مواشی . (منتهی الارب ). تهی شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوز...
صفر. [ ص ُ] (ع ص ، اِ) خالی از هرچیزی . (منتهی الارب ). || کنایه از دنانیر است . (النقودالعربیة ص 151).
صفر. [ ص ُ / ص ِ ] (ع اِ) روی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). صُفر؛ روئین که به هندی کانسی گویند. (غیاث اللغات ) : ذکر شهرستان روئین که ...
صفر. [ ص َ ف َ ] (ع اِ) بیماری شکم که روی صاحب خود را زرد گرداند. (منتهی الارب ). صفرة تعلوا اللون و البشرة. (بحر الجواهر). بیماری زریر. زردی...
صفر. [ ص َ ف َ ] (ع اِ) نام دومین ماه از ماههای عربی پس از محرم و پیش از ربیع الاول و در جاهلیت آن را ناجر گفتندی . ج ، اصفار. جنگ صفین ...
صفر. [ ص َ ف َ ] (اِخ ) ابوالفتح گوید: کوهی سرخ است از کوههای ملل قرب مدینه . ادیبی گوید صفر کوهی است به فرش ملل که منزل ابوعبیدةبن عب...
صفر. [ص َ ف ِ ] (ع ص ) خالی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء).
صفر. [ ص َ ف ِ ] (اِخ ) نصر گوید: کوهی است به نجد در دیار بنی اسد. (معجم البلدان ).
« قبلی صفحه ۱ از ۵ ۲ ۳ ۴ ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.