اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صف شکوف

نویسه گردانی: ṢF ŠKWF
صف شکوف . [ ص َ ش ُ ] (نف مرکب ) شکافنده ٔ صف . برهم زننده ٔ صف . درنده ٔ صف دشمن :
فلا دید در لشکر افتاده نوف
از آن زخم و آن حمله ٔ صف شکوف .

اسدی .


رجوع به صف و شکوف شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.