گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صف گرفته نویسه گردانی: ṢF GRFTH صف گرفته . [ ص َ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) صف زده . صف بسته . رده بسته : او می شد وجان بکف گرفته ایشان پس و پیش صف گرفته . نظامی .رجوع به صف شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود