صلف
نویسه گردانی:
ṢLF
صلف . [ ص َ ل ِ ] (ع ص ) مرد لافی . ج ، صَلافی ، صُلَفاء، صَلِفین . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
== نام محله ای در شهر بروجن که تپه ای است در حاشیه شهر که قدما مردم سنگ قرمزی که آنجا بوده را مقدس می شمرده ودرزمان کسالت وسرما خوردگی آب بر روی آن می...
سالن غذاخوری که افراد می روند و سینی غذای خود را از پیشخوان مربوطه می گیرند. افراد خودشان به دنبال غذا می روند و گارسونی در کار نیست.
ترجمه ی کلمه:...
خلفاً عن سلف . [ خ َ ل َ فَن ْ ع َ س َ ل َ فِن ْ ] (ع ق مرکب ) پشت در پشت . پدر در پدر. (یادداشت بخط مؤلف ) : از آن روز الی یومنا هذا نهاراً ...