صنط
نویسه گردانی:
ṢNṬ
صنط. [ ص َ ن َ / ص َ ] (ع اِ) برگ سلم که بوی پوست پیرایند. (منتهی الارب ). سنط. قَرَظ. در اقرب الموارد این کلمه را صَنط بسکون نون ضبط کرده است ،لکن مؤلف منتهی الارب هر دو ضبط آن را صحیح داند.
واژه های همانند
۲۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
سنت گودار. [ س ِ گ ُ ] (اِخ ) ۞ کوهی است از سلسله جبال آلپ در سویس . مرتفعترین نقطه ٔ آن 3226 متر و همیشه مستور از برف است . راه آهنی که ...
طلاق سنت . [ طَ ق ِ س ُن ْ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) و آن دو نوع است : طلاق سنی بمعنی اعم ؛ طلاقی که بواسطه ٔ رعایت شرایط جایز است . طل...
سنت نهادن . [ س ُن ْ ن َ ن َ دَ ] (مص مرکب ) روش و قاعده وقانون ترتیب دادن . طریقتی بنیاد نهادن : هرکه او بنهاد ناخوش سنتی سوی او نفرین رو...
سنت اگوستن . [ س َ اُ ت َ ] (اِخ ) ۞ متولد بسال 354 و متوفی بسال 430 م . کشیش هیپون ۞ نزدیک شهر بن ۞ پسر سنت مونیک ۞ پس از جوانیی پ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ژان بن سنت آندره . [ ژام ْ ب ُ س َ رِ ] (اِخ ) ۞ یا آندره ژان بون ۞ . او را بارون ۞ نیز میگفتند. وی عضو مجلس کنوانسیون ۞ فرانسه بود (...
سَنَط هاوایی یا اقاقیا کوآ (نام علمی: Acacia koa) نوعی درخت گلدار از خانواده حبوبات است. این درخت بومی جزایر هاوایی است و دومین درخت گسترده در آن جاست...