اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صنیع حضرت

نویسه گردانی: ṢNYʽ ḤḌRT
صنیع حضرت . [ص َ ع ِ ح َ رَ ] (اِخ ) از کسانی بود که در مبارزه ٔ مشروطیت پیوسته دولتیان را یاری میداد و جمعی از اوباشان را فراهم آورده بمجلس می تاخت . کسروی نویسد: روز بیست و سوم آذر (1286 نهم ذوالقعده ٔ 1326 هَ . ق .) گروهی از بی سر و سامان (های ) چاله میدان بسردستگی صنیعحضرت هر کدام از کوی خود راه افتاده رو بسوی مسجد سپهسالار روانه شدند... امروز انبوهی از انجمنها در مدرسه ٔ سپهسالار میبودند. اوباشان زمانی بودند و بیاسودند، ناگهان به هیاهو برخاستند و به مجلس و مشروطه دشنامها سرودند و با این هایهوی و عربده از مدرسه بیرون آمده ، رو بسوی مجلس نهادند... (تاریخ مشروطیت ص 505). و هم او نویسد: چون در جلسه ٔ بیست و سوم (نهم ذوالحجة). محمدعلیشاه مجدداً با مشروطه خواهان دوستی کردو دستور داد اوباشان را دستگیر کنند. صنیع حضرت پنهان شد و او را در خانه ٔ پدرزن خود دستگیر کردند که در میان آنان گریخته بود. (همان کتاب ص 529). سرانجام در روز دوشنبه ٔ 13 بهمن (بیست ونهم ذوالحجة) بموجب رأی عدلیه به دوهزار ضربه شلاق و ده سال حبس در کلات محکوم شد و به صوب زندان اعزام گشت . (همان کتاب ص 533).برون نویسد: در همان روز که مجلس را بتوپ بستند، محمدعلیشاه او و دیگر تبعیدیان کلات را بازخواند. (انقلاب ایران ص 214). پس از فتح تهران و استقرار مشروطیت او و چند تن دیگر از سران استبداد چون میر هاشم تبریزی و شیخ فضل اﷲ نوری بموجب رأی دادگاه اعدام شدند.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.