اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صور

نویسه گردانی: ṢWR
صور. [ ص ُ وَ ] (ع اِ) ج ِ صورة (صورت ). (منتهی الارب ) (ترجمان علامه ٔ جرجانی ترتیب عادل ) :
باغ چون مجلس کسری شده پر حور و پری
راغ چون نامه ٔ مانی شده پر نقش و صور.

فرخی .


گهی چو مرد پریسای گونه گونه صور
همی نماید زیر نگینه ٔ لبلاب .

لبیبی .


مر آمیزش گوهران را بگوی
سبب چه که چندین صور زو بخاست .

ناصرخسرو.


چون شخص دلیران همه پر ز زخم
چو دست عروسان همه در صور.

مسعودسعد.


بخت نیک آرزورسان دل است
که قلم نقشبند هر صور است .

خاقانی .


رجوع به صورت و صورةشود.
- صور فلکی ؛ رجوع بدان کلمه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ثور. در مجمل التواریخ (ص 25) او فرزند جمشید از پریچهره دختر زابلشاه دانسته شده است ولیکن در گرشاسب نامه این نام بصورت تور آمده است .
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) ابن ابی فاخته سعیدبن علاقه . تابعی است .
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) ابن تلیده . صحابی است .
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) ابن عزرة. صحابی است .
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) ابن عُفیربن عدی . و او کندة است . ۞
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) ابن مرتّع. اسم او عمرو است واو از ملوک معدّ ۞ و از اجداد حجر آکل المرار از ملوک کنده ۞ و نیز از اجداد اشعث ابن قیس و...
ثور. [ ث َ] (اِخ ) ابن یزید. محدث است و از ابوعمر عبداﷲ بن عامر الیحصبی روایت کند. ۞
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) ابن یزیدبن محمدالرحبی . ابوخالد. تابعی است .
ثور. [ ث َ ] (اِخ )ابن یزید اعرابی . رجوع به ابوالجاموس ثور... شود.
ثور. [ ث َ ] (اِخ ) سلمی . صحابی است .
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ صفحه ۶ از ۱۰ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.