اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صورت ساز

نویسه گردانی: ṢWRT SAZ
صورت ساز. [ رَ ] (نف مرکب ) سازنده ٔ صورت . مصور. نقاش . صورتگر :
از نسیم نفسم در چمن صورت ساز
بشکفد غنچه ٔ تصویر بصد شادابی .

سالک یزدی (از آنندراج ).


|| ظاهرساز. ریاکار. متظاهر. مزور. حیله گر. رجوع به صورت سازی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.