اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صورت نشین

نویسه گردانی: ṢWRT NŠYN
صورت نشین . [ رَ ن ِ ] (نف مرکب ) مصور. مجسم :
عشق را در عالَم اجسام مجنون نام کرد
حسن را صورت نشین کرده ست و لیلی ساخته .

واله هروی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.