گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صوفی سوز نویسه گردانی: ṢWFY SWZ صوفی سوز. (نف مرکب ) سوزاننده ٔ صوفی . از پا درافکننده ٔ صوفی . مست و بیخود کننده ٔ صوفی : شراب تلخ صوفی سوز بنیادم بخواهد بردلبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم .حافظ. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود