گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صید گردیدن نویسه گردانی: ṢYD GRDYDN صید گردیدن . [ ص َ / ص ِ گ َ دَ ] (مص مرکب ) شکار شدن . شکار گشتن . به دام افتادن : سعدیا لشکر خوبان بشکار دل ماگو میاییدکه ما صید فلان گردیدیم .سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود