گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صید گرفتن نویسه گردانی: ṢYD GRFTN صید گرفتن . [ ص َ / ص ِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) بشکار گرفتن . چیزی را شکار کردن : شومست مرغ وام مر او را مگیر صیدبی شام خفته به که چو از وام خورده شام .ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود