گفتگو درباره واژه گزارش تخلف صیقل گرفتن نویسه گردانی: ṢYQL GRFTN صیقل گرفتن . [ ص َ / ص ِ ق َ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) صیقل پذیرفتن . سوهان خوردن . قابل جلا بودن . درخور صیقل بودن : پیاپی بیفشان از آیینه گردکه صیقل نگیرد چو زنگار خورد.سعدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود