اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صیقلی ساختن

نویسه گردانی: ṢYQLY SAḴTN
صیقلی ساختن . [ ص َ / ص ِ ق َ ت َ ] (مص مرکب ) روشن کردن . جلا دادن . افروختن :
چهره را صیقلی از آتش می ساخته ای
خبر از خویش نداری که چه پرداخته ای .

صائب .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.