اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صیم

نویسه گردانی: ṢYM
صیم . [ صی ی َ ] (ع ص ) سخت و استوار توانای گرداندام . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
تلفن بی سیم . [ ت ِ ل ِ ف ُ ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رادیو. و اساس آن مانند تلگراف بی سیم بر امواج الکترومانیتیک قرار دارد بدین ترتیب ک...
تلگراف بی سیم . [ ت ِ گ ِ ف ِ / ت ِ ل ِ ف ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) تلگراف بی سیم و رادیو بر اساس امواج هرتز ۞ استوار است و آن چنان است ...
سیم گاورس دار. [ م ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از ماه یا ستارگان باشد چه ستاره را بگاورس تشبیه کرده اند. (برهان ) (آنندراج ).
به سیم آخر زدن دوراندیشی / احتیاط / ملاحظه / رودربایستی را کنار گذاشتن و با بی پروایی دست به کاری زدن یا با تن به خطر دادن مثال: - هرچه دم دهانش آمد ب...
سیم بر سنگ زدن . [ ب َ س َ زَ دَ ] (مص مرکب )کنایه از جماع کردن . (غیاث ) (آنندراج ) : تا بطبع تو بود با او بزن با سیم سنگ ور بدل گردد مزاجش ...
حسن سیم کش زاده .[ ح َ س َ ن ِ ک َ دَ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ خلوتی فیضی مولوی رومی واعظ (1036 - 1102 هَ . ق .). شیخ زاویه ٔ میربخاری بود. او راست ...
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۷ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.