گفتگو درباره واژه گزارش تخلف ضأر نویسه گردانی: ḌAR ضأر. [ ض َءْرْ ] (ع اِ) کوفت . حب افرنجی . شجر. مبارک . سیفیلیس ۞ . رجوع به حب افرنجی شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه واژه معنی زعر زعر. [ زُ ] (ع ص ) ج ِ اَزعَر، تنک موی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به ازعر شود. زعر زعر. [ زَ / زَ ع ِ ] (ع ص ، اِ) تنک موی . || موی تنک و پریشان . || جای کم نبات . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ... زعر زعر. [ زَ ] (اِخ ) موضعی است به حجاز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از معجم البلدان ): شهرکی است از دیار قوم لوط به شام و اندر وی آبادانی اند... شن زار شن زار. [ ش ِ ] (اِ مرکب ) رَمله . جداله . زمین پر از شن . ریگزار.- شن زار خان باکی قوم ؛ جائی در ساحل شرقی بحر خزر.- شن زار قزل قوم ؛ در مغرب... نی زار نی زار. [ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان اراضی نیزار بخش مرکزی شهرستان قم در 52هزارگزی جنوب غربی قم متصل به جاده ٔ قم به اصفهان . در جلگه... زار گیری مراسمی آیینی است که در جنوب ایران وسواحل خلیج فارس رواج دارد.در این مراسم شخص واسطه ای موسوم به بابازار یا مامازار می کوشد تا ضمن برقراری ارتباط ب... لاله زار خیابان باغ لاله زار (کلمه باغ بعد ها افتاد)نام خود را از باغی به ارث دارد،که در اراضی آن احداث شد. وجه تسمیه«لاله زار»بر ما معلوم نیست، اما بررسی نقشه... کشت زار کشت زار. [ ک ِ ] (اِ مرکب ) زراعتگاه . زمین زراعت شده . مزرعه .پالیز. مَحقَلَه . (یادداشت مؤلف ). کشتمند. زمین زراعت شده و غالباً مراد زمینی اس... غله زار غله زار. [ غ َل ْ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاوگان بخش دهخوارقان (آذرشهر) شهرستان تبریزکه در 3هزارگزی باختر دهخوارقان و 3هزارگزی شوسه ... فضله زار فضله زار. [ ف َ ل َ / ل ِ ] (اِ مرکب ) جای انبوهی نجاست و پلیدی . (آنندراج ) : جهان را فضله زاری دیده ام کو پاک دامانی که حرف نفرتش بر صفحه ٔ... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۱۲ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ۱۰ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود