اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضرغام

نویسه گردانی: ḌRḠAM
ضرغام . [ ض ِ ] (ع اِ) شیر بیشه . ضرغامة. (منتهی الارب ). شیر. (بحر الجواهر) (مهذب الاسماء) (دهار). شیردرنده . (منتخب اللغات ). اسد. ج ، ضراغم :
ارجو که مردی شود مبارز
کز پیل نندیشد و ز ضرغام .

فرخی .


وگر نشاط شکار آیدت روا باشد
که با منست بهر بیشه ای کنون ضرغام .

مسعودسعد.


جائی که بأس حسام و صولت بهرام و سورت ضرغام روی نمود، بخوادع کلام و روادع ملام التفاتی نرود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 288).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
ضرغام روذ. [ ض ِ ] (اِخ ) جایگاهی است . (معجم البلدان ).
اﷲآباد ضرغام . [ اَل ْ لاه دِ ض َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت ، در30 هزارگزی جنوب سبزواران و 2 هزارگزی باخ...
حسن آباد ضرغام . [ ح َ س َ دِ ض َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان لواسان بخش افجه شهرستان طهران در دوهزارگزی جنوب گلندوک . با 7 نفر سکنه . ...
حسن آباد ضرغام . [ ح َ س َ دِ ض َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سبزواران بخش مرکزی شهرستان جیرفت در 34 هزارگزی جنوب سبزواران سر راه فرعی کهنو...
عباس آباد ضرغام . [ ع َب ْ با دِ ض َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بهنام سوخته بخش ورامین شهرستان تهران . واقع در 310هزارگزی شمال خاور ورامین ک...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.