ضرة
نویسه گردانی:
ḌR
ضرة. [ ض ُرْ رَ ] (ع اِ)حاجت . بیچارگی . اسم است اضطرار را. (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۸۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
گودی زره . [ گُو زِ رِه ْ ] (اِخ ) همان گودزره است که دریاچه ای است در جنوب دریاچه ٔ هامون و جنوب غربی افغانستان . وقتی که برفهای سرچشمه ...
کبود زره . [ ک َ زِ رِ ] (اِخ ) از طسوج جبل بوده است به قم . (تاریخ قم ص 118).
چشم زره . [ چ َ / چ ِ م ِ زِ رِه ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از حلقه های زره است . (از آنندراج ). چشم درع . سوراخ زره : تا کمان وقف ه...
ذره بینی . [ ذَرْ رَ / رِ ] (ص نسبی ) آنچه که جز با ذرّه بین نتوان دیدن از غایت صغر. حیوانات ذرّه بینی . گیاهان ذره بینی ۞ .
ذره پرور. [ ذَرْ رَ / رِ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) تربیت کننده ٔ ذرّه . مجازاً، مربّی زیردستان و برکشنده ٔ آنان .
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
مکتب اتمگرایی یا ذرهگرایی یکی از مکاتب فلسفی پیشاسقراطی بود که با ناکام دانستن موضع چندگانهگرایان در حلّ اختلافات متافیزیک هراکلیتوس و پارمنیدس؛ در...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
ذره پروری . [ ذَرْ رَ /رِ پ َرْ وَ ] (حامص مرکب ) چگونگی و عمل ذرّه پرور.
کروی زره . [ ک ُ ی ِ زِ رِه ْ ] (اِخ ) نام یکی از خویشاوندن افراسیاب است و در کشتن سیاوش سعی بسیار کرده است . (برهان ). وی سرانجام گرفتار ...