طان
نویسه گردانی:
ṬAN
طان . (ع ص ) جای گلناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). یوم ٌ طان ٌ و ارض ٌ طانةٌ مثله . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کثیرالطین . (مهذب الاسماء). پُر گل . جای ِ بسیار گل .
واژه های همانند
۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
لعن و طعن . [ ل َ ن ُ طَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از اتباع . رجوع به لعن و نیز طعن شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
تری تان تخم . [ ت ْ ت َ ] (اِخ ) ۞ پسر اردوان و یکی از فرماندهان بزرگ خشایارشا است که مخالف جنگ با یونان بود. رجوع به ایران باستان ج ...