اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طاهر

نویسه گردانی: ṬAHR
طاهر. [ هَِ ] (ع ص ) پاک . ج ، اطهار. (منتهی الارب ) (آنندراج ): رجل طاهر الثیاب ؛ مرد پاکیزه لباس . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ثیاب طهاری ؛ ج ، طُهران است (گویا غیرقیاسی ). (منتهی الارب ) (آنندراج ). ضد نجس . مقابل پلید. پاکیزه :
نفس او پاکیزه است و خلق او پاکیزه تر
نفس تن چون خلق تن ظاهر شود طاهر شود.

منوچهری .


ج ، طاهرون و طاهرین . || امراءة طاهر (بدون ها)؛ زن پاک ازحیض . نمازی . امراءة طاهرة؛ زن پاک از نجاست . زن پاک از عیوب و منقصت . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . || (ص ، اِ) کسی را گویند که حق تعالی او را از مخالفت اوامر و نواهی شرعیه معصوم داشته باشد. (کشاف اصطلاحات الفنون ) (تعریفات جرجانی ). || نامی از نامهای تازیان . (مهذب الاسماء). || و نعتی است که پس از لقب ملک بدان می افزوده و میگفته اند ملک الطاهر. رجوع به النقود ص 135 شود. || پنجنگشت . (فهرست مخزن الادویه ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن فضل . برادرزاده ٔ ابوعلی (احمدبن محمدبن المظفربن محتاج ) ابوالمظفر طاهربن الفضل بن محمدبن المظفربن محتاج والی چغان...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن قاسم بن احمد الانصاری الخوارزمی الحنفی . معروف به سعید نمدپوش ، او راست : کتاب جواهرالفقه ، کتابی است مختصر در علم ...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن القاسم بن نصر، ابوالعباس الجوهری بن الثلاج گفت که طاهر جوهری از طریق محمدبن عثمان بن ابی شیبة الکوفی ، و سعیدبن ع...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن اللیث . اصطخری در کتاب المسالک و الممالک گوید: پسران لیث چهار برادر بودند یعقوب و عمروو طاهر و علی ، و طاهر در جنگی ...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمد. رجوع به طاهربن امیر ابوالفضل شود. (حاشیه ٔ تاریخ سیستان ص 384).
طاهر. [هَِ ] (اِخ ) ابن محمد. مؤلف حبیب السیر آرد: چون سلطنت از خاندان غزنویان به سلجوقیان انتقال یافت در زمان سلطان سنجر طاهربن محمد که...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن السری بن سهل بن خالدبن البختری ، ابوالقاسم الطاهری . خبر داد ما را ابن الثلاج از طاهر که او از احمدبن علی ا...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن سهلویه بن الحارث بن یزیدبن بحر، ابوالحسین النیسابوری ، هنگامی که عازم زیارت خانه ٔ خدا بود به بغداد آمد. و ...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمد الصادق . رجوع به طاهر جعفربن محمد... و رجوع به جعفربن محمد الصادق شود.
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن طاهر عبدالرحمن القرشی الزهری . از فرزندان ابی سلمةبن عبدالرحمن بن عوض بوده ، معروف به «ابن الناهض » است اق...
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۱۹ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.