طاهر
نویسه گردانی:
ṬAHR
طاهر. [هَِ ] (اِخ ) ابن الحسین بن طاهر. رجوع به زین الاخبارچ تهران ص 7 و به تاریخ سیستان حاشیه ٔ ص 219 شود.
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۹۷ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر (ابومنصور)، فقیه شافعی ، متکلم اشعری و ریاضیدان میباشد. فهرست مندرجات ۱ - شرح حال و آثار بغدادی ۱.۱ - محل و سال تولد ۱.۲ -...