طاهر
نویسه گردانی:
ṬAHR
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن محمدبن طاهر عبدالرحمن القرشی الزهری . از فرزندان ابی سلمةبن عبدالرحمن بن عوض بوده ، معروف به «ابن الناهض » است اقامتگاه وی سرقسطة بود، از ابوذر هروی روایت کند، از ابوعمرو طلمنکی نیز. خط نیکو نبشتی . ابن جیش ، بنقل از ابن الابار، و ابوبکر الکمیت بن الحسن ، بشرح مزبور ترجمه ٔ احوال او را ضبط کرده . ابن الابار در کتاب تکملة گفته که او ساکن سرقسطه و از شعراء عمادالدوله ، ابی جعفربن المستعین باﷲ، ابی ایوب بن هود بود. حمیدی گفته که من او را ملاقات کرده ام ، و بسیاری از اشعاراو را نزد وی خوانده ام . (حلل السندسیة ج 2 ص 144).
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر (ابومنصور)، فقیه شافعی ، متکلم اشعری و ریاضیدان میباشد. فهرست مندرجات ۱ - شرح حال و آثار بغدادی ۱.۱ - محل و سال تولد ۱.۲ -...