طاهر
نویسه گردانی:
ṬAHR
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن یحیی الیمنی . او راست : کتابی بنام «الاحتجاج الشافی . بالردعلی المعاند فی طلاق التنافی » هنگامی که ابوبکر وعَلَی در طلاق و ربا اعمال حیله را منکر گردید، و در این باب قصیده ای ساخت ، طاهر یمنی در رد او این کتاب را تألیف کرد. وعل از دهات اصفهان است . (کشف الظنون ).
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر (ابومنصور)، فقیه شافعی ، متکلم اشعری و ریاضیدان میباشد. فهرست مندرجات ۱ - شرح حال و آثار بغدادی ۱.۱ - محل و سال تولد ۱.۲ -...