طاهر
نویسه گردانی:
ṬAHR
طاهر.[ هَِ ] (اِخ ) محمدطاهر نصرآبادی اصفهانی . معاصر میرزا صائب و میرزا حیدر و از شاعران نامور آن روزگار بشمار میرفت . او راست : تذکرةالشعراء بزبان فارسی که در آن ترجمه ٔ حال قریب هزار تن از شاعران آن عصر را آورده است و از این تذکره شرح حال آقا حسین خونساری و محمدباقر سبزواری در نجوم السماء نقل شده است . و آن از مآخذ تذکره ٔ خزانه ٔ عامره و سرو آزاد و دیگر تذکره ها بشمار میرود و در سال 1317 هَ . ق . بتصحیح وحیددستگردی در طهران چاپ شده است و در مقدمه ٔ این طبع شرح حال مختصری از مؤلف آمده است و آن دارای یک مقدمه و پنج فصل و خاتمه ای است . در آغاز تذکره ، فهرست عناوین و در آخر آن فهرست اَعلام تنظیم گردیده است . و این میرزا طاهر بجز میرزا طاهر قزوینی ملقب به وحید و صاحب دیوان نثر و نظم به فارسی و عربی و ترکی است که شاه سلیمان پس از مرگ وزیرش شیخ علیخان در سال «1101» او را به وزارت برگزید و پس از مرگ شاه سلیمان ،شاه سلطان حسین نیز وزارت را بدو واگذار کرد. (از الذریعه ج 4 ص 36). رجوع به الذریعه ج 2 ص 394 شود.
واژه های همانند
۱۸۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۸۰ ثانیه
طاهر. [ هَِ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن یزید الوراق الجرجانی الضبی .کنیت وی ابومحمد است . ابوبکربن المقری ، و قاضی از او روایت دارند، و وی از ابو...
طاهر. [ هَِ ](اِخ ) ابن ابی الاسد قوقهی . یکی از امرای عهد ملک شمس الدین علی بن مسعود کرت است . (تاریخ سیستان ص 399).
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن ابی بکر بابونه . محدث است .
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن ابی هالة التمیمی الاسدی . وی برادر هند، ربیب ِ (پسرِ زن ِ) پیغامبر صلی اﷲ علیه و آله و سلم بوده است . سیف در اوائل ک...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن احمدبن بابشاذ النحوی . گویند اصل وی از دیلم بوده و در مصر در علم نحو پیشوای عصر خویش بود وی را تصنیفات سودمند است ...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن احمدبن زید، ابوبکر المؤدب البغدادی . وی از ابراهیم بن شریک الاسدی ، و محمدبن احمدبن صالح الازدی ، روایت کند، و ابرا...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن احمدبن عطیة المری القاضی . اصل وی از وادی الحجارة، از بلاد اندلس است . کنیت او ابومحمد میباشد، از ابوبکربن بشرروایت ...
طاهر. [هَِ ] (اِخ ) ابن احمد ابوالفرج الاصبهانی ، معروف به سبطبن عمر المؤدب ، وی را در دیهی بسواد دجیل بغداد که موسوم به «شلا» بود ملاقات ...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن احمد القزوینی . صاحب روضات الجنات ذیل ترجمه ٔ طاهربن علی الجرجانی ، از این شخص نام برده ، و گوید: الشیخ بهاءالدین ...
طاهر. [ هَِ ] (اِخ ) ابن احمدالنحوی . کنیت وی ابوالحسن ، و متوفی در سال 380. او راست : کتابی بنام «تذکره » در قراآت سبع. (کشف الظنون ).