طاهر مشهدی . [ هَِ رِم َ هََ ] (اِخ ) در مشهد مقدس رضوی به عطاری مشغول بوده ، گویند در عهد شباب به عالم بقا رفت . از اوست :
از فریب باغبان غافل مباش ای عندلیب
پیش از این من هم درین باغ آشیانی داشتم .
(آتشکده ص 76) (قاموس الاعلام ج 4).
صاحب تذکره ٔ نصرآبادی آرد: ...از شاگردان امتی تربتی است ... از اشعارش اوست :
ز بس دورنگی مردم به یکدگر دیدم
تسلیم ز شب و روز خود که یکرنگ است .
از بس فریب مغلطه خوردیم از سراب
لب تشنه در کناره ٔ زمزم گداختیم .
ز دیده ام همه عالم پرآب و من لب خشک
فرات عالمم و کربلای خویشتنم ...
سالها خاکستر مجنون و خاک کوهکن
جمع میکردند تا رنگ دل ما ریختند.
تمام عمر صرف گریه کردم وز نم اشکی
نه گل در باغ و نه خاری به هامون پرورش دادم .
(تذکره ٔ نصرآبادی ص 305).