طر
نویسه گردانی:
ṬR
طر. [ طُرر ] (ع اِ) همه : جأوا طراً؛ آمدند همه . (منتهی الارب ). جمیع. کلا.همگی . جمیعاً. کافةً. قاطِبة. گِشت . همگان . کلمه ٔ طر در زبان عرب جز به صورت حال بصورت دیگر استعمال نشده ، یعنی همیشه بمعنی همه و بصورت طرّاً آمده است .
واژه های همانند
۸۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پوز تر کردن . [ ت َ ک َ دَ] (مص مرکب ) دهان تر کردن . لب تر کردن : ترک این شرب ار بگوئی یک دو روزتر کنی اندر شراب خلد پوز.مولوی .
لب تر کردن . [ ل َ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) آلودن لب به آب . اندکی آب به دهان گرفتن و توسعاً آشامیدن آب : لب تر مکن به آب که طلق است د...
گلو ترکردن . [ گ ُ / گ َ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوشیدنی یا میوه ٔ تر و تازه خوردن . و رجوع به گلوتر شود.
ژوپی تر آمون . [ ت ِ ] (اِخ ) یکی از القاب اسکندر کبیر، و شرح آن چنین است : زمانی که اسکندر کبیر در مقدونیه بود خودرا پسر زئوس یا ژوپیتر که ب...
شخصیت کسی را به چالش کشیدن
زبان تر کردن . [ زَ ت َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از لقمه در دهن گذاشتن باشد. (آنندراج ) (برهان قاطع). لقمه در دهان گذاشتن . (ناظم الاطباء)....
تر و خشک کردن . [ ت َ رُ خ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عامه کودک یا بیماری را پرستاری کردن .
تر و تازه کردن . [ ت َ رُ زَ / زِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سرد کردن . (ناظم الاطباء). || آراستن و پیراستن و به صفا و جلوه آوردن . خوش و شاداب کرد...
ماری دانگله تر. [ ل ِ ت ِرر ] (اِخ ) ۞ (1496 - 1533 م .) ملکه ٔ فرانسه و دختر هانری هفتم و همسر لوئی دوازدهم بود که سپس همسر دوک دوسوفولک ...
قافیه تنگ بودن لغتنامه دهخدا قافیه تنگ بودن . [ ی َ / ی ِ ت َ دَ ] قافیه تنگ شدن (آمدن ،افتادن )؛ مشکل بودن (شدن ) اتیان قوافی : خاقانی را گلی بچنگ ا...