طرف شدن . [ طَ رَ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مقابل و حریف شدن . (غیاث اللغات ). مقابل شدن
: ماه انداخت سپر تا طرف روی تو شد
کاست از غیرت و هم چشم به ابروی تو شد.
طاهر غنی (از آنندراج ).
پیش مژگان درازت که هدف خواهد شد
چون تو بر طرف گر اُفتی که طرف خواهد شد.
طاهر غنی (از آنندراج ).