گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طعام دادن نویسه گردانی: ṬʽAM DʼDN طعام دادن . [ طَ دَ ] (مص مرکب ) اطعام . (ترجمان القرآن ) (تاج المصادر بیهقی ).اقضاء. ارفاف . (تاج المصادر). مید. (منتهی الارب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود