اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طعج

نویسه گردانی: ṬʽJ
طعج . [ طَ ] (ع مص ) نکاح . (تاج العروس ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳۸۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی از دهستان رابر، بخش بافت شهرستان سیرجان ، 42 هزارگزی شمال خاوری بافت . سر راه آن مالرو است . جواران به رابر دار...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان بزنجان بخش بافت شهرستان سیرجان ، 18 هزارگزی شمال خاوری بافت ، 3 هزارگزی جنوب باختری راه آن مال...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان محمدآباد بخش مرکز شهرستان سیرجان ده هزارگزی باختر راه آن فرعی پاریز به سعید آباد دارای 15 تن سکن...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از بخش راور شهرستان کرمان 3 هزارگزی شمال راور، کنار راه آن فرعی راور به مشهد دارای 15 تن سکنه می باشد. (فر...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه بخش مشیز شهرستان سیرجان 19 هزارگزی باختر مشیز، سر راه آن شوسه ٔ کرمان - سیرجان دارای 9 تن س...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان خنامان شهرستان رفسنجان 62 هزارگزی خاور رفسنجان ، 15 هزارگزی شمال شوسه ٔ رفسنجان به کرمان دارای د...
تاج آباد. (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان جوخواه بخش طبس شهرستان فردوس ، 18 هزارگزی شمال باختری طبس ، سر راه آن شوسه عمومی طبس به یزد ج...
باغ تاج . [ غ ِ ] (اِخ ) قریه ای است پنج فرسنگی مشرق برازجان . (از فارس نامه ٔ ناصری ). در فرهنگ جغرافیایی آمده است : دهی است جزء دهستان گی...
مهره تاج . [ م ُ رَ / رِ ] (اِ مرکب ) هرچیز میان کاواکی مانند شیپور که در آن می دمند. (ناظم الاطباء).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ صفحه ۷ از ۳۹ ۸ ۹ ۱۰ ۱۱ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.